کندالیینی یا روح القدس یا هر چی که اسمش را بگذارید نیروی عظیمی است که در همه ادیان وجود دارد ولی به نام های متفاوت .ما امروز برای شما کندالینی را به طور مفصل شرح می دهیم.
تا سالهای اخیر، شناخت چندانی راجع به كندالینی در فرهنگهای غربی وجود نداشت. بسیاری از غربیان گمان میكردند كه این مفهوم فقط بخشی از مذاهب شرقی است. اما این انرژی همگانی است و همواره در وجود انسانها فعال بوده است، خواه از وجود آن آگاه بوده باشند یا نه. عارفان مسیحی تجربیاتی را در نوشتهها و آثار خود توصیف كردهاند كه خیلی شبیه به آثار كندالینی است. آنها این نمودها و آثار را به عمل روحالقدس نسبت میدادهاند و این به مفهومی هم درست است، زیرا روحالقدس در واقع میتواند انرژی كندالینی را آزاد كند.
تفاوتهای فراوانی بین انرژی كندالینی و انرژی روحالقدس وجود دارد. كندالینی یك انرژی تكاملی و متعلق به زمین است. تمام مردم میزانی از جریان كندالینی دارا هستند كه به رشد و تكامل قدرت و آگاهی ذهنی منجر میگردد. از سوی دیگر، انرژی روحالقدس یك انرژی الهی و متعلق به خداوند است و به رشد و تكامل عشق و عرفان میانجامد. هدف نهایی كندالینی، روشنبینی و هدف نهایی انسان مسیحی، یكی شدن یا پر شدن از وجود خداوند و یا مسیح است، هر نامی به آن بدهیم، هدف یكی است.
بعضی افراد اساساً راه ایمان و عبودیت را برمیگزینند و بعضی دیگر راه دانش و عمل را انتخاب میكنند. میتوان اینطور گفت كه كندالینی به ذهن خداوند متعلق است و روحالقدس به قلب خداوند.
جالبترین نتیجة مراحل پیشرفتة هر مسیر آن است كه این مسیر هر چه باشد، در فرازهای عالیتر رشد، كمال شخص به طریقی مشابه آغاز میگردد. شخصی كه كوشش خود را در مسیر ذهنی به كار میاندازد، از طریق گسترش یگانگی و ابراز عشق و محبت بیشتر از جنبة دانش و قدرت رشد میكند. در صورتی كه شخصی كه وجود خود را وقف عشق و عرفان میكند، از طریق شناخت و كنترل این فرآیند، از بعد عشق و عرفان پیش میرود. همة ما در نهایت باید هر دو بعد را در خود تكامل بخشیم.
بسیاری از مذاهب شرقی عمدتاً از طریق شناخت نیروی كندالینی و چگونگی كاركرد و نحوة پرورش و نقش آن در تكامل انسان در جستجوی رسیدن به روشنبینی برآمدهاند. شناخت و آگاهی فراوانی پیرامون كندالینی در شرق وجود دارد. ولی این شناخت با زبان سمبلیك بیان شده است. یوگیهایی كه به مراحل رشدیافتهای از پرورش و آزادسازی كندالینی خود رسیدهاند، به نیروهای خارقالعاده به نام ”سیدی“ (Siddhi) دست یافتهاند. آنها یاد گرفتهاند كه چگونه انرژیها را تغییر دهند و از آنها استفاده كرده تا به هدفهای مورد نظر خود برسند. از سوی دیگر، عارفان مسیحی احتمالاً آگاهی بسیار اندكی از این فرآیند داشتهاند. با این وجود، از طریق كاركردهای روحالقدس به مرحلة روشنبینی دست یافتهاند. این عارفان توانستهاند اعمال مافوق عادی به نام ”معجزه“ انجام دهند. ایمان به خدا، جایگزین درك چگونگی وقوع معجزات میشده است. هم یوگیها و هم عارفان برای رسیدن به اهداف خود زحمتها كشیده و رنجها میبردند. دلبستگی و اشتیاق برای آنچه لازم بود ظاهراً ویژگی مشترك هر دوی آنها بود.
پژوهشگران معاصر، دستاندركار بررسی و تحقیق این روشهای مختلف از جمله راههای خاص مسیحیان، بوداییان، هندوها، یهودیان، سرخپوستان آمریكایی، صوفیان و مصریان باستان هستند. انسان لازم نیست در صورت انتخاب یك راه جدید باورهای اساسی خود را كنار بگذارد. در حقیقت، مطالعة ادیان و مذاهب دیگر، گاهی شما را در فهم بهتر باورهای دینی خود كمك میكند.
با این حال، اگر ادیان سنتی بخواهند با علاقة روزافزون انسان به روحانیت همگام شوند، ظاهراً وقت آن رسیده است كه یك تجدید حیات در این نظامهای دینی صورت گیرد. اشتیاق فزایندهای به مسیر عرفانی و آگاهی از اسرار خدایی كه به طور كامل به وسیلة برنامههای كنونی معمول در كلیساهای ما ارضا نشده است، وجود دارد. عقلاً برای كسی كه در جستجوی احساس كردن عشق خداوند و حضور خدا در زندگی خود است، اصول، مقررات و نگرشهای قدیمی به هیچ وجه قانعكننده نیستند. گرایش به هر دو بعد روحانی و انسانی- آگاهی از روح و استعداد انسانی خود- یك نیروی محركة بزرگ در تركیب كردن این دو مسیر میباشد.
وقت آن رسیده است كه پژوهشگران امروزی به نیازهای رشد و تكامل خود در هر دو قلمروی روحانی و انسانی توجه كنند. آنها باید یك زمینة مشترك پیدا كنند كه به شناخت این فرآیند و روشنبینی نهایی منتهی شود. ما باید یك مجموعة واژگان جدید ابداع كنیم. زبان عرفانی در هر مسیر شامل واژههای سمبلیك عمیقی است كه معمولاً فقط برای كسانی كه تجربیات مشابه با هم داشتهاند، به طور كامل قابل درك و فهم میباشد. این مجموعة واژگانی جدید، شناخت جدیدی به وجود میآورد كه ما را در تشخیص مفهوم حقایق كهن كمك میكند.
تفاوتهای فراوانی بین انرژی كندالینی و انرژی روحالقدس وجود دارد. كندالینی یك انرژی تكاملی و متعلق به زمین است. تمام مردم میزانی از جریان كندالینی دارا هستند كه به رشد و تكامل قدرت و آگاهی ذهنی منجر میگردد. از سوی دیگر، انرژی روحالقدس یك انرژی الهی و متعلق به خداوند است و به رشد و تكامل عشق و عرفان میانجامد. هدف نهایی كندالینی، روشنبینی و هدف نهایی انسان مسیحی، یكی شدن یا پر شدن از وجود خداوند و یا مسیح است، هر نامی به آن بدهیم، هدف یكی است.
بعضی افراد اساساً راه ایمان و عبودیت را برمیگزینند و بعضی دیگر راه دانش و عمل را انتخاب میكنند. میتوان اینطور گفت كه كندالینی به ذهن خداوند متعلق است و روحالقدس به قلب خداوند.
جالبترین نتیجة مراحل پیشرفتة هر مسیر آن است كه این مسیر هر چه باشد، در فرازهای عالیتر رشد، كمال شخص به طریقی مشابه آغاز میگردد. شخصی كه كوشش خود را در مسیر ذهنی به كار میاندازد، از طریق گسترش یگانگی و ابراز عشق و محبت بیشتر از جنبة دانش و قدرت رشد میكند. در صورتی كه شخصی كه وجود خود را وقف عشق و عرفان میكند، از طریق شناخت و كنترل این فرآیند، از بعد عشق و عرفان پیش میرود. همة ما در نهایت باید هر دو بعد را در خود تكامل بخشیم.
بسیاری از مذاهب شرقی عمدتاً از طریق شناخت نیروی كندالینی و چگونگی كاركرد و نحوة پرورش و نقش آن در تكامل انسان در جستجوی رسیدن به روشنبینی برآمدهاند. شناخت و آگاهی فراوانی پیرامون كندالینی در شرق وجود دارد. ولی این شناخت با زبان سمبلیك بیان شده است. یوگیهایی كه به مراحل رشدیافتهای از پرورش و آزادسازی كندالینی خود رسیدهاند، به نیروهای خارقالعاده به نام ”سیدی“ (Siddhi) دست یافتهاند. آنها یاد گرفتهاند كه چگونه انرژیها را تغییر دهند و از آنها استفاده كرده تا به هدفهای مورد نظر خود برسند. از سوی دیگر، عارفان مسیحی احتمالاً آگاهی بسیار اندكی از این فرآیند داشتهاند. با این وجود، از طریق كاركردهای روحالقدس به مرحلة روشنبینی دست یافتهاند. این عارفان توانستهاند اعمال مافوق عادی به نام ”معجزه“ انجام دهند. ایمان به خدا، جایگزین درك چگونگی وقوع معجزات میشده است. هم یوگیها و هم عارفان برای رسیدن به اهداف خود زحمتها كشیده و رنجها میبردند. دلبستگی و اشتیاق برای آنچه لازم بود ظاهراً ویژگی مشترك هر دوی آنها بود.
پژوهشگران معاصر، دستاندركار بررسی و تحقیق این روشهای مختلف از جمله راههای خاص مسیحیان، بوداییان، هندوها، یهودیان، سرخپوستان آمریكایی، صوفیان و مصریان باستان هستند. انسان لازم نیست در صورت انتخاب یك راه جدید باورهای اساسی خود را كنار بگذارد. در حقیقت، مطالعة ادیان و مذاهب دیگر، گاهی شما را در فهم بهتر باورهای دینی خود كمك میكند.
با این حال، اگر ادیان سنتی بخواهند با علاقة روزافزون انسان به روحانیت همگام شوند، ظاهراً وقت آن رسیده است كه یك تجدید حیات در این نظامهای دینی صورت گیرد. اشتیاق فزایندهای به مسیر عرفانی و آگاهی از اسرار خدایی كه به طور كامل به وسیلة برنامههای كنونی معمول در كلیساهای ما ارضا نشده است، وجود دارد. عقلاً برای كسی كه در جستجوی احساس كردن عشق خداوند و حضور خدا در زندگی خود است، اصول، مقررات و نگرشهای قدیمی به هیچ وجه قانعكننده نیستند. گرایش به هر دو بعد روحانی و انسانی- آگاهی از روح و استعداد انسانی خود- یك نیروی محركة بزرگ در تركیب كردن این دو مسیر میباشد.
وقت آن رسیده است كه پژوهشگران امروزی به نیازهای رشد و تكامل خود در هر دو قلمروی روحانی و انسانی توجه كنند. آنها باید یك زمینة مشترك پیدا كنند كه به شناخت این فرآیند و روشنبینی نهایی منتهی شود. ما باید یك مجموعة واژگان جدید ابداع كنیم. زبان عرفانی در هر مسیر شامل واژههای سمبلیك عمیقی است كه معمولاً فقط برای كسانی كه تجربیات مشابه با هم داشتهاند، به طور كامل قابل درك و فهم میباشد. این مجموعة واژگانی جدید، شناخت جدیدی به وجود میآورد كه ما را در تشخیص مفهوم حقایق كهن كمك میكند.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: کندالینی چیست؟روح القدس نیروی عظیمانرژی تكاملی و متعلق به زمین
تاريخ : 5 / 7 / 1395نظر بدهید
| | نویسنده : کوروش |