زن حامله: در بعضی روایات هست که شکم زن حامله را باید شکست. به هیچ عنوان این کار را نکنید. جهت های نشانه و محل دفینه را از بین می برید. این اشتباه را نکنید، احمق ترین انسان نیز پول را درون شکلی که ایجاد کرده نمی گذارد، پس ضرر نزنیم، جهت نگاه زن مهم می باشد.
در یک مسافت مشخص، به بزرگی بچه اش، و طول عمرش امانتی وجود دارد. اطراف را به خوبی باید نظاره و بررسی کرد. نشانه خیلی خوب باید بررسی شود، مسافت باید با توجه به نشانه های اطراف و محاسبات به دست آید.گنج.طلا.دفینه.سکه
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: گنجطلادفینهسکه،زن باردار،
مواظب باشیم بتهای گورستان خالد نبی به سرنوشت بتهای بامیان دچار شده اند. درسته اینها بت هستند اما دیگر مورد پرستش نیستند و فقط آثار باستانی و عبرت برای انسان هستند و نباید نابود شوند . اینها برای هیچکس مایه فخر و یا شرمساری نیست بخشی از تاریخ انسانهای ناشناخته ای است که تاریخ آنها سپری شده است و باید آیندگان از آن درس و عبرت گیرند.
بت هایی که شاید به قوم خزر تعلق داشته باشند.
@ganjur
منطقه اطراف دریای خزر از قدیم ترین ایام منطقه تمدنی و انسان نشینی اقوام مختلف بوده است این آثار متعلق به هزاره های پیش از میلاد است به احتمال زیاد نمادها و بت های پیروان بت پرستی است و اگر به قوم جینی تعلق داشته باشد نمی تواند گورستان باشد زیرا جینی ها مردگان خود را می سوزاند و قبرستان ندارند اما عبادتگاههای آنها همین نمادها است شاید اینجا محل اجتماع بت پرستان در روزهای مقدس و برای عبادت بوده است. احتمال تعلق آنها به اقوام چادرنشین خزر نیز وجود دارد خزرها قبل از اسلام بت پرست بوده اند.
مسافران و کسانی که در زمینه ایرانگردی مشغول به کار هستند. به تازگی در یکی از مناطق تاریخی نادر ایران و یا شاید جهان، شاهد تغییراتی سریع و تاسف برانگیز بودهاند.
منطقه عجیب باستانی که بدون حفاظت است
مقبره هایی باستانی به شکل مذکر و مونث که برشی بسیار کمیاب و ناشناخته در تاریخ و فرهنگ کهن ایران است و به قبرستان «خالد نبی» معروف است در حال ناپدید شدن هستند.
@ganjur
این قبرستان، در شمال ایران، در ارتفاعات دورافتاده و صعب العبوری در90 کیلومتری شهر گنبد کاووس واقع شده.
طبق آخرین سرشماری جامعی که از سنگهای قبرهای این قبرستان صورت گرفته است، در این دشت که گاهی به «دشت آلتها» از آن یاد میشود حدود 600 سنگ قبر به شکل نرینه مردان و سینه زنان است. اما در حال حاضر و طبق شمارش نه چندان دقیق ناظران در حال حاضر تنها نیمی از این ستون ها یا سنگ قبرها باقی ماندهاند.
نکته تاسف برانگیز دیگر درمورد این خرده فرهنگ ایرانی که در طول تاریخ نابود و به دست فراموشی سپرده شده، این است که در واقع هیچ تحقیق علمی جامعی درباره این قبرستان تاکنون صورت نگرفته. طبق تنها تحقیق و برآوردی که در مورد این قبرستان صورت گرفته، احتمالا قدیمی ترین این قبرها قدمتی در حدود چند هزار سال، در دوره های اسلامی و سلجوقی نیز بدون تخریب باقی مانده و و جدیدترین گوری که در آنجا هست تاریخی کوچک بر روی آن دیده میشود متعلق به هفتاد سال پیش است.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: دفینه قبرستانی با مرده های ایستاده آثار شناسی گنج دفینه ها آثار شناسی علائم باستانی اسرار کاوش
هر گردی، گردو نیست!!
باید توجه داشته باشید که هر قبر و مقبره ای دارای دفینه و اموال نیست و در هر گورستان باستانی یک یا چند تا از قبر های آن دارای اموال است. چرا که در زمان باستان ثروت و طلا و جواهرات و تجملات خاص قشر حاکم و در راس آنها شاه یا حاکمان و در وحله دوم درباریان و سرداران بوده است و مردم عادی و زحمت کش نهایتا یا کشاورز و دامپرور بوده و یا پیشه ور و مستخدم و کنیز و … بوده اند و بدیهی است که در زمان مرگ نیز، نه اموال دندان گیری داشتند و نه نزدیکان متمولی داشته اند که برایشان هدایایی ارزشمند بیاورند و در کنارشان قرار دهند!!پس حتم داشته باشید که اگر پس از مرگ من و سالها بعد عده ای قبر مرا بشکافند، همان اندازه نصیبشان می شود که شما در حفاریهای بدون تفکر و مشورت در میان گورهای گبری نصیبتان می شود!! و بقول مادر بزرگم، هر گردی گردو نیست!! پس بیهوده خود را خسته و وامانده ننمایید
این دو نفر را با هم مقایسه کنید
حال این دو نفر را با هم مقایسه کنید
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: قوانین ونکات مهم در گنج یابیگنج ها و محل دقیق گنج هادفینه
زمان کمیتی پیوسته است که در حواس انسانی به صورت رشته وقایع بهم پیوسته احساس میشود. محدوده زمانی بین وقایع یا بین یک واقعه تا زمان حال بر حسب تعداد سالهایی که بین این وقایع سپری شده، اندازهگیری میشود. تغییر، یک نشانه تاریخ گذاری برای باستان شناس است. تغییرات امکان تقسیم این کمیت پیوسته را به قطعات مادی مجزا یا دورهها فراهم میآورند. در باستان شناسی روشهای مختلفی به طور مستقل یا در ارتباط با یکدیگر برای نسبت دادن یک تاریخ به یک شیءو در نتیجه تاریخگذاری یک واقعه یا دوره وجود دارد. معتبر ترین روش تاریخگذاری، نسبت دادن یک تاریخ قطعی به یک واقعه براساس شواهد مکتوب است. یافتن سکهها و الواح مکتوب که با استناد به آنها میتوان یک تاریخ قطعی یا یک محدوده مشخص زمانی رااستنتاج کرد، از این جملهاند. اما احتمال یافتن چنین اسنادی همیشه ودر همه جا، اگر نه غیر ممکن، بسیار نامحتمل است، حتی برای دورانهای تاریخی نیز یافتن اسناد مکتوب همواره قطعی نیست. پس پژوهشگر سعی میکند با بررسی و طبقه بندی یافتههای مختلف در یک مکان ویافتههای مشابه در مکانهای متفاوت به تقسیم بندی دورههای مختلف زمانی وتعیین توالی آنها بپردازد. اما این طبقه بندی، هنوز برای اظهار نظر درباره تقدم وتاًخر زمانی این دورهها کافی نیست. چنین اظهار نظری درمرحله بعدی و با استفاده از روشهایی مانندلایه نگاریامکانپذیر است. بدین منظورلایههای استقراری مختلفی که درمنطقه محدودی روی یکدیگر قرار گرفتهاند، مشخص میشوند و به این ترتیب توالی زمانی تشکیل این لایهها به دست میآید. این به معنای تهیه یک مقیاس زمانی نسبی سالیابی نسبی است. بسیاری از اشیایی که درلایههای مختلف به دست میآیند ممکن است ارزش مادی چندانی نداشته باشند، اما منحصربهفردبودن، به آنهاارزش غیر قابل انکاری درپژوهشهای باستان شناسی میبخشد. دنبال کردن سیر زمانی با توجه به توالی لایههای استقراریدر محل حفاری، فقط در صورتیکه به دلایلی مانند پدیدههای طبیعی، سیل، زلزله یا حفاریهای غیر مجاز، نظم لایهها برهم خورده باشد، ناممکن خواهد بود. پس از لایه نگاری یک منطقه، مرحله بعدی بررسی روابط نواحی مختلف است.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: قوانین ونکات مهم در گنج یابیمحل دقیق گنج هادفینهاندازهگیری زمان در گنج یابی
خواجه رشيدالدين فضلالله همداني اواخر قرن هفتم و اوائل قرن هشتم هجري قمري، زمان غازان خان ايلخاني به وزارت رسيد. دوران وزارت او از حساسترين دورههاي فرهنگي و سياسي تاريخ ايران است. خواجه رشيدالدين براي ساماندهي، تمركز و تداوم تحقيقات و فعاليتهاي فرهنگي و علمي يك مجموعه بزرگ علمي، آموزشي و پژوهشي به نام «ربع رشيدي» تأسيس كرد. اين مجموعه به صورت شهركي علمي در حومه شهر تبريز ساخته شد. خواجه رشيدالدين در پايتخت ايلخانيان و در گذرگاه كاروانهاي خاور و باختر يكي از بزرگترين تأسيسات روزگار كهن را پديد آورد؛ شهري كوچك شامل كتابخانه، مدرسه، مسجد، دارالايتام، گرمابه، مهمانسرا، بيمارستان، مدارس عالي، پرورشگاه و كارگاههاي صنعتي. او براي تأمين پشتوانه مالي براي اداره اين مؤسسات بزرگ، دارايي و املاك زيادي را وقف «ربع رشيدي» كرد. اين موقوفات عمدتاً در ايران قديم، بخشهايي از عراق، افغانستان، گرجستان، ولايت روم، آذربايجان و سوريه بودند.
وقف نامه ربع رشیدی
خواجه رشيدالدين براي ساماندهي اداره «ربع رشيدي» و موقوفات آن وقفنامهاي تنظيم كرد. او در اين وقفنامه اطلاعاتي دقيق و مستند درباره شيوه فعاليتهاي علمي، آموزشي، تشكيلات ربع، اوضاع فرهنگي آن عصر، ارزش خدمات خواجه در پيشبرد و توسعه امور فرهنگي و آموزشي و نكاتي درباره احوال شخصياش نوشته است. اين نسخه به خط خود خواجه رشيدالدين فضلالله همداني و قسمتي از آن نيز به خط حاكم آن زمان تبريز است كه فقط يك نسخه از آن در تمام جهان وجود دارد. بر اصالت اين نسخه علما، دانشمندان و ديوانيان زيادي از جمله علامه حلي (648- 726 ق) گواهي دادهاند. «وقفنامه ربع رشيدي» نظم خاصي دارد كه فهرست جامعي از موقوفات، هزينهها و برنامههاي اداري و مالي را تبيين ميكند و به دليل گستره وسيع موقوفات و ارزش والاي آنها از اهميت جهاني برخوردار است. اين وقفنامه در دورههاي گوناگون تاريخي الگوي تنظيم وقفنامههاي معتبر بوده است. نسخه اصلي اين وقفنامه 382 صفحه دارد و جنس كاغذ آن خانبالغ است و اكنون در كتابخانه مركزي تبريز نگهداري و محافظت ميشود. اين نسخه تا سال 1348 شمسي در دست بازماندگان حاجي ذكاءالدوله سراجمير، ساكن تبريز بود. انجمن آثار ملي در همان سال آن را از خانواده ذكاءالدوله خريد. پس از آن از روي اين نسخه عكسبرداري شد و سال 1350 شمسي در هزار نسخه منتشر شد. نام اصلي اين وقفنامه «اوقفيه الرشيديه بخط الواقف في بيان شرايط امور الوقف و المصارف» كه با آب طلا و به خط ثلث نوشته شده است. گفته ميشود براي نگهداري اين نسخه منحصر به فرد تمام شرايط لازم از جمله دوربين مدار بسته و حفاظت الكترومغناطيسي فراهم شده و درجه حرارت و رطوبت نسبي متناسب با نسخ خطي نيز در نظر گرفته شده است. «وقفنامه ربع رشيدي» خرداد سال 1386در حافظه جهاني به ثبت رسيد. اما «ربع رشيدي» پس از قتل خواجه رشيدالدين فضلالله همداني غارت و ويران شد. خرابهها و بناهاي نيمه ويران «ربع رشيدي» تا قرن يازدهم كه اولياء چلپي و شاردن در سفرنامه خود از آن ياد كردهاند، وجود داشته و اكنون نيز آثاري از آن ديده ميشود.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: ربع رشیدیآثار باستانیگنج هادفینه
چک چک یا زیارتگاه پیر سبز ، یکی از مهمترین زیارتگاه های زرتشتیان جهان است که در 43 کیلومتری شرق اردکان در استان یزد واقع شده است. زرتشتیان در استان یزد زیارتگاه های متعددی دارند و نزد ایشان ارزش آن ها با هم برابری می کند اما به دلیل موقعیت جغرافیایی و شکل منطقه، زیارتگاه چک چک از معروفیت بیشتری برخوردار بوده و هرساله میزبان هزاران نفر از مردم کشورمان و سایر نقاط جهان است.
برای ورود به زیارتگاه، به نشانه احترام، باید کفش ها را از پا درآورد و کلاه بر سر نهاد. قبل از ورود به زیارتگاه تابلوهایی وجود دارد که نشان می دهد برای ورود به زیارتگاه باید پاک بود، همانطور که در دین اسلام نیز ورود بانوانی که دارای شرایط خاص هستند به مساجد ممنوع است، در این مکان نیز نکات فوق باید رعایت گردد. در داخل زیارتگاه که به شکل دهانه غار است تنه درخت چنار کهنسالی وجود دارد. کف زیارتگاه با سنگ مرمر پوشیده شده و از بخشی از سقف قطرات آب چکه چکه بر زمین می ریزد و احتمال نام گذاری این محل نیز شاید از همین رو باشد. چند شعله شمع بطور دائم در زیارتگاه روشن است و محلی برای سوزاندن عود یا چوب مقدس وجود دارد. همانند بسیاری از زیارتگاه های سایر ادیان، تصاویری از بزرگان دین زرتشتی زینت بخش محوطه کوچک زیارتگاه است. سقف زیارتگاه سنگی است. در کف محوطه ظرف هایی برای جمع آوری آب گذاشته اند که بخشی از آن جهت تبرک به زائرین اهدا می شود و بخشی دیگر نیز به مصرف خوراکی می رسد. همه ساله در 27 خرداد ماه زرتشتیان از سراسر جهان در این مکان گرد هم می آیند و به دعا و نیایش می پردازند. هرچند که در میان عموم شهرت یافته که این مراسم حج زرتشتیان است اما به واقعیت نزدیک نیست. در مجموعه چک چک ساختمان های متعددی مشاهده می گردد. از آنجا که مجموعه چک چک با شهر اردکان فاصله زیادی دارد، این ساختمان ها جهت اسکان و پذیرایی از زائران ساخته و استفاده می شوند. ساخت و نگهداری مجموعه چک چک توسط زرتشتیان داخل و خارج از کشور تامین گردیده و می گردد.
موقعیت جغرافیایی:
استان یزد، شهرستان اردکان، ” 2 5 ‘ 20 ْ32 شمالی و ” 31 ‘ 24 ْ54 شرقی. ارتفاع از سطح دریا 1730 متر.
دسترسی:
شهر اردکان 110 کیلومتر با نائین و 55 کیلومتر با یزد فاصله دارد. چک چک در 43 کیلومتری شرق اردکان واقع شده و جاده آن دوطرفه با آسفالت قابل قبول است. درصورتیکه وسیله نقلیه شخصی ندارید می توانید از یزد، میبد یا اردکان خودرو کرایه تهیه نمایید. برای رسیدن به زیارتگاه، لازم است از پله های متعدد و سربالایی با شیب زیاد بالا رفت، لذا صعود و متعاقباً بازگشت از زیارتگاه برای بیماران قلبی عروقی، سالمندان و بیماران با آرتروز پیشرفته زانو مناسب نمی باشد.
امکانات رفاهی:
از اردکان تا چک چک هیچگونه امکانات رفاهی وجود ندارد.
نزدیکترین پمپ بنزین در فاصله 43 کیلومتری است.
در زیارتگاه چک چک فروشگاه یا رستوران موجود نیست.
سرویس بهداشتی نسبتاً قابل قبول است. توالت فرنگی جهت بیماران و بازدیدکنندگان خارجی وجود ندارد.
آب آشامیدنی موجود است اما ترجیحاً آب بهداشتی با خود همراه داشته باشید.
آنتن دهی تلفن همراه قابل قبول است.
با هماهنگی با مسئول زیارتگاه می توانید شب را در چادر در محوطه اطراق کنید.
نزدیکترین هتل ها در اردکان و میبد هستند.
برای ورود به زیارتگاه نیازی به تهیه بلیط نیست.
بروشور موجود نیست.
امنیت منطقه:
منطقه اردکان از ضریب امنیتی بالایی برخوردار است. هرچند در زمان های غیر فصل و خلوت، توصیه می شود به علت خلوتی جاده، شب هنگام در مسیر رفت یا برگشت نباشید.
بهترین زمان بازدید:
به علت موقعیت کویری، طبیعی است که ماه های خرداد، تیر، مرداد و شهریور گرمای هوا آزاردهنده است. در زمان اجرای مراسم عمومی زرتشتیان ( 27 خرداد ماه ) بازدید صرفاً با کارت دعوت میسر است. بهترین زمان بازدید ماه های فروردین، اردیبهشت، مهر و آبان است.
توضیحات:
در داخل زیارتگاه نوشته ای تحقیق گونه به دیوار نصب شده که توسط آقای رستم بلیوانی، رئیس سابق انجمن زرتشتیان شریف آباد یزد تهیه گردیده است که بدون هیچگونه اظهار نظر و داوری متن نوشتار در ذیل می آید.
{ به طوری که در اسناد تاریخی و مذهبی و دیوان خاضع و سینه به سینه محلی به یادگار مانده، در دوران سلطنت یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی چون اوضاع ایران رو به وخامت می رفته، یزدگرد سوم فکری اندیشیده که خاندان خود را از مدائن به یزد که منطقه نسبتاً امنی بوده است کوچ دهد. از این رو به دستور وی شهری با استحکامات آن روز ( حصار و برج و خندق ) برای محافظت تهیه و خاندان خود را از مدائن به یزد کوچ داده است. و امکان دارد اسم یزد از یزدگرد به یادگار مانده باشد. شاید آثار برج و بارو به جا مانده در محله یزاران بقایای شهر فوق الذکر باشد.
یزدگرد دو پسر به نام های هرمزان و اردشیر و پنج دختر به نام های شهربانو، پارس بانو، مهربانو،نیک بانو و نازبانو داشت. نام همسرش کتایون بود و خدمه ای به نام مروارید داشت. یزدگرد پس از شکست از مسلمانان به خراسان گریخت و در آنجا به دست آسیابانی کشته شد. با شایع شدن خبر مرگ یزدگرد، خانواده وی در یزد با یکدیگر وداع نموده و هر یک به سمتی از اطراف یزد متواری گردیدند.
هرمزان و شهربانو، پسر و دختر بزرگ یزدگرد در حین فرار دستگیر و به عربستان به غلامی و کنیزی برده می شوند.
پارس بانو و مهربانو به سمت شمال غربی یزد متواری شدند. این دو در حدود ارجنان از هم وداع نموده ، مهربانو به سمت عقدا گریزان بوده است که بر اثر بی غذایی و رنج راه در عقدا فوت می کند. وی را در گوشه باغی در عقدا دفن می کنند که اکنون به مزرعه مهر معروف است و مردم آن سامان آن را محل مهربانو می نامند و برای وی شمع روشن می کنند. پارس بانو در سمت غربی عقدا به زرجوع رسیده در کوهی غایب می شود. شکاف سنگیِ زیارتگاه را محل غایب شدن پارس بانو می دانند. در گذشته لباس مقنعه مانندی در شکاف سنگ ظاهر بوده که آن را برای تبرک کنده و حفظ نموده اند.
نیک بانو ( چک چک ) با مروارید ( هریشت ) در بیابان وداع نموده به سمت کوهی در 37 کیلومتری شرق اردکان رفته که اکنون کوه چک چک نامیده می شود و در این کوه غایب می گردد. آثار لباس مقنعه مانندی در شکاف کوه وجود داشته که آن را برای تبرک کنده اند. این محل، امروز، زیارتگاه زرتشتیان جهان است. در زیارتگاه درخت چنار تنومندی هست که بیش از هزار سال قدمت دارد. گفته می شود این درخت همان عصای نیک بانو ( پیر سبز ) بوده است که با آن به شکاف کوه زده است و پس از آن براثر رطوبت آب شیرینی که از شکاف کوه می چکد، سبز شده است.
مروارید ( هریشت ) نیز در کوهی در 17 کیلومتری اردکان در کوهی که امروزه هریشت نامیده می شود، غایب گردیده است. و این مکان نیز از زیارتگاه های زرتشتیان است.
نازبانو ( نارکی ) به سمت جنوب یزد متواری شده در کوه تیجنگ غایب شده و آثار زیارتگاه در آنجا موجود است.
اردشیر پسر کوچک یزدگرد به همراه مادرش کتایون به سمت خرابه های شرقی یزد متواری شدند. کتایون در پشت حصار یزد که اکنون در خود شهر یزد واقع شده و به ستی پیر معروف است پناه برده و در آنجا در چاهی غایب شده است که اکنون این محل زارتگاه است. اردشیر نیز در شرق یزد در کوهی غایب گردیده که این مکان نیز به زیارتگاه ( نارستانه ) معروف است.}
توضیحی در مورد درختان مقدس (پیر ) ها:
بسیاری از مسجدها و امام زاده ها و در مورد زرتشتیان، پیر ها، در کنار چنارهای عظیم بنا گشته اند و در بسیاری از روستاها و محلات شهرها، بر درخت های چنار دخیل می بندند و از آنها انتظار معجزه دارند. این معجزات معمولاً برای بچه دار شدن، رهایی از بیماری، رونق کسب و کار و محصول یافتن زمین است.
بر اساس مردم شناسی تطبیقی می توان باور داشت که در اعصار بسیار کهن، گمان بر آن بوده است که ارواح مردگان پرقدرت قبیله یا خدایان یا پری ها در آنها می زیستند یا این درخت ها مظهر آنان بودند. برای تقدس این درختان سترگ، در دوره اسلامی، توجیهی تازه یافته اند و برای آنکه ستایش ایشان برخلاف سنت های اسلامی نباشد، اغلب به این نتیجه رسیده اند که در پای این درختان، بزرگمردی، امامزاده ای یا مقدسی به خاک سپرده شده است.
این درختان مقدس در گوشه و کنار ایران نیز هست. مثل پیر چک چک، چنار امام زاده صالح و بی بی شهربانو ها. این بی بی شهربانو ها، یک مضمون اسطوره اش این است که ایزدبانو از دست دشمنانش فرار می کند، حالا شده شهربانو یا بی بی . عین این داستان که برای بی بی شهربانو هست، در یزد و دیگر جاهای ایران هم دیده می شود. این یک مضمون پری هاست، پری هایی که می آیند روی زمین و بعد زیرِ زمین پنهان می شوند، پری های شهید شونده اند. این ها کهنه ترین شکل های شهادت الهه های نباتی است که بعد ایزدان نباتی شهیدشونده جای آنها را می گیرند.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: آتشکده پیر سبز چکچکگنج دفینه
۱.باید از روشهای آرکولوژیک (باستان شناسی) در تحقیقات مقدماتی و سطحی و در حفاری استفاده نمود تا شانس موفقیت شما بالاتر برود
۲٫برای شناختن ساختار و لایه های خاک از رشته ژئولوژی( زمین شناسی ، علمی که درباره زمین و چگونگی مواد و ترکیبات و تغییرات آن بحث می کند.) استفاده نمود تا گمراه نشویم.
۳٫برای فهم اینکه آثاری که بدست آمده از چندین و چه کانی هایی تشکیل شده و یا چه نوع سنگ قیمتی در ساخت آن استفاده شده باید از شاخه کانی شناسی که یکی از شاخه های زمین شناسی است استفاده کرد.
۴٫محاسبه تقریبی هزینه های جستجو بررسی و حفاری کردن باعث برنامه ریزی دقیق و موفقیت در کار می شود
۵٫برای شناخت اشکالی که بر روی صخره ها حک شده و همچنین شناخت آثار تاریخی بدست آمده باید تاریخ هنر و تاریخ تمدنها را مطالعه نمود و استفاده کرد.
۶٫حفاری کردن همانند یک عملیات است قبل از اینکه خاک را زیر و رو کنید باید داده ها و نشانه های سطح خاک را به شکل خوبی تجزیه و تحلیل کرد.
۷٫برای زودتر رسیدن به هدف باید از تکنولوژی استفاده کرد.
۸٫بسیاری از نشانه ها و اشکال به شکل الفبایی و طبق قواعد ریاضی بدست می آیند.برای حل کردن این معماها باید از علم هندسه که شامل مجموع قوانینی مانند یادگیری زبان علائم و نشانه ها , اندازه گیری طول و عمق, واحدهای اندازه گیری در ریاضی که این قوانین در بسیاری از گوردخمه ها تومولوسها و بسیاری از دفینه های شخصی رعایت شده است استفاده نمود .
۹٫باید از اطلاعات مردم که شامل افسانه ها داستان ها و باورها که مربوط به منطقه مورد کاوش شماست نت برداری کرد یادتون باشه گاهی نکته ای کوچک کاری بزرگ انجام می دهد البته معمولا این جور افسانه ها با اغراق همراه است اما همه این ضرب المثل رو شنیدیم که میگه تا نباشد چیزکی مردم نگویند…..
۱۰٫برای یادگیری جنبش ها و ساختار قومی و دینی جوامع باستانی باید تاریخ ادیان را مطالعه و استفاده کرد.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: قوانین ونکات مهم در گنج یابینج ها و محل دقیق گنج هادفینه
سئوال از کاربر Farzad:
با سلام خدمت استاد ارجمند خواهشمند است در خصوص این سنگ و جوغن راهنمایی کنید
پاسخ :
با سلام و ارادت . همانطور که می دانید جوغن روی سنگ صاف نشانه وجود قبر سنگی سردار یا آدم معروف در چهار جهت اصلی جوغن میباشد. اما جوغن های ریز در کنار جوغن بزرگ را بررسی کنید این علایم نشان دهنده دو مطلب می باشد یکی وجود قبر سنگی یا ساروجی آدم هایی با درجه پایین تر از اون سردار و یا قبر بچه ها می باشد.
با آرزوی موفقیت برای شما دوست عزیز
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: علامت جوغن در سنگ متحرکگنجدفینهآثارسنگ صاف
در دوره خلافت اصطلاح خزانه گاه مترادف بیتالمال به کار رفته است. بیتالمال که غالبآ اموال عمومى را شامل مىشد نهادى اسلامى و متعلق به نظام حکومتى خلافت بود. حال آنکه خزانه که غالبآ اموال شخصى سلطان را دربر مىگرفت در زمره بیوتات سلطنتى* بود و به لحاظ تاریخى پیشینهاى بسیار کهنتر داشت. ازاینرو، چندى پس از تأسیس بیتالمال و در پى تحول خلافت اسلامى به حکومت سلطنتى موروثى، موضوع تفاوت میان اموال شخص خلیفه یا سلطان با اموال عمومى، سبب پدیدآمدن تعابیرى چون بیتالمال عامه، بیتالمال خاصه، خزانه اصل و خرج و خزانه خاص گردید که گویاى اتخاذ تدابیرى براى تفکیک این دو مفهوم است .جمعآورى و ساماندهى اموال عمومى و اعمال نظارت حکومتى بر آنها از نخستین دهههاى شکلگیرى خلافت اسلامى مورد توجه قرار گرفت. در عصر خلفا و سپس امویان، عمدهترین منابع تأمین بیتالمال، غنایم جنگى و خراج و جزیه بود.
خزانه ها در ایران:
دوستان اینها اطلاعاتی مفیدی درباره خزانه های پیش و بعد از اسلام در ایران است که ما را با مفهوم کلی این نوع از اموال بیشتر آشنا می کند.
خزانه : محل نگهدارى مسکوکات، جواهرات و اشیاى گرانبها. خزانه، واژهاى عربى و به معناى گنجینه، دفینه، اندوخته و مال و نقود بسیار است .
در ایران پیش از اسلام شاهان هخامنشى خزانههاى متعددى داشتند که با خراج، هدایا و غنایم فراهم مىآمد و در شهرهایى چون شوش، تخت جمشید، بابل، استخر، پاسارگاد و هگمتانه نگهدارى مىشد .مسکوکات، اسباب و آلات زرین و سیمین، اسناد، پردههاى گرانبهاى نقاشى شده، زیورآلات، جواهرات، جامه، پارچه و فرش محتویات این خزاین را تشکیل مىداد.بخشى از مجموعه بناهاى تخت جمشید به خزانه اختصاص داشت که طبق الواح مکشوفه آن، متولى خزانه را گنزبر (گنجور) و گاه کپنوشکىرَ، که واژهاى عیلامى است، مىنامیدند
از تحقیقات کریستنسن برمىآید که ساسانیان دو نوع خزانه داشتهاند :
۱٫خزانه شاهى که خزانهدار آن ظاهرآ عنوان گنجور داشت؛
۲٫مخازن و ذخایر حکومتىِ سلطنت که زیرنظر ایران انبارگ بذ اداره مىشد.
کریستنسن به نقل از تئوفیلاکتوس سیموکاتا این سمت را جزو مناصب لشکرى برشمرده و شاید به همین سبب یکى از وظایف صاحب این منصب، نگهدارى و آمادهسازى سلاحها و مراقبت از آنها بوده است .سیموکاتا در عین حال در بیان مقامات موروثىِ کشورى نیز از ریاست اداره وصول مالیات و بازرسى خزاین سلطنتى نام برده است .اگر به ارزش تاریخى روایات فردوسى، بهویژه درباره حوادث اواخر دوره ساسانى، معتقد باشیم مىتوانیم با استناد به اشعار او از گنجینهها و خزینههاى بسیار زیاد خسرو دوم سخن بگوییم. هر چه باشد، بسیارى از خزاین ساسانى بعدها به دست مسلمانان افتاد و در شکلگیرى هسته اولیه خزانه خلافت اسلامى مؤثر افتاد.
در دوره خلافت اصطلاح خزانه گاه مترادف بیتالمال به کار رفته است. بیتالمال که غالبآ اموال عمومى را شامل مىشد نهادى اسلامى و متعلق به نظام حکومتى خلافت بود. حال آنکه خزانه که غالبآ اموال شخصى سلطان را دربر مىگرفت در زمره بیوتات سلطنتى* بود و به لحاظ تاریخى پیشینهاى بسیار کهنتر داشت. ازاینرو، چندى پس از تأسیس بیتالمال و در پى تحول خلافت اسلامى به حکومت سلطنتى موروثى، موضوع تفاوت میان اموال شخص خلیفه یا سلطان با اموال عمومى، سبب پدیدآمدن تعابیرى چون بیتالمال عامه، بیتالمال خاصه، خزانه اصل و خرج و خزانه خاص گردید که گویاى اتخاذ تدابیرى براى تفکیک این دو مفهوم است .جمعآورى و ساماندهى اموال عمومى و اعمال نظارت حکومتى بر آنها از نخستین دهههاى شکلگیرى خلافت اسلامى مورد توجه قرار گرفت. در عصر خلفا و سپس امویان، عمدهترین منابع تأمین بیتالمال، غنایم جنگى و خراج و جزیه بود. وفور این منابع درآمد، بهویژه غنایم جنگى، نه تنها بیتالمال را به نحو چشمگیرى افزایش داد، بلکه در عصر امویان، به ایجاد خزانههاى اختصاصى خلفا و عمّال حکومتى نظیر حجاجبن یوسف انجامید.خزانه در دستگاه خلافت عباسى و نیز در حکومتهاى مستقل یا نیمه مستقل مقارن با آن، هم به سبب وفور و تنوع ذخایر آن و هم از لحاظ تحولاتى که در تشکیلات خزانهدارى پدید آمد، اهمیت بسیار یافت. به نوشته ابنزبیر خزانه هارونالرشید سرشار از سکههاى طلا و نقره، ظروف زرین، انواع اسلحه، انواع جامههاى گرانبها، فرشها و عطریات بوده است. از این گزارش نمىتوان مطمئن شد که آیا این مایه اموال همه در یک خزانه عام نگهدارى مىشده یا در چند خزانه اختصاصىِ جداگانه. اما از اشاره همین نویسنده به بانویى که وى را «صاحبه خزانهالجوهر» در دستگاه خلافت مأمون خوانده دست کم مىتوان دریافت که یک خزانه، مختص جواهرات سلطنتى بوده است. با اینهمه با تکیه بر برخى منابع دیگر مىتوان از تنوع و چندگونگى خزانهها با اطمینان سخن گفت. مثلا از سیاق یکى از گزارشهاى ابوشجاع روذراورى برمىآید که خزانههاى جداگانهاى براى پول و جامه و سلاح وجود داشته است. صابى نیز در گزارشى از ارقام شگفتانگیز پرداختها و هزینههاى دارالخلافه در دوره مقتدر از خزانه سلاح، خزانه جامه و خزانه فرش نامبرده است. در منابع همچنین برنگهدارى اسناد مهم حکومتى مانند برخى پیماننامهها و خطبهها و فرمانها در خزانه تصریح شده است که هنوز روشن نیست در خزانه مستقلى نگهدارى مىشدند یا در یکى از خزانههاى یاد شده.
اموال نقدى و جنسى خزانهها عمدتآ از مالیات و خراج ولایات و حکام ، غنایم جنگى ؛ مصادره ، مقاطعه ، فروش مناصب؛ جریمهها و هدایاى ارسالى اشراف و بزرگان و کارگزاران حکومت به پادشاهان سایر ممالک به دست مىآمد.
مصارف خزانه عمدتآ پرداخت مواجب کارگزاران حکومتى، به ویژه سپاهیان و هزینه لشکرکشیها بود.
بنابر گزارش گردیزى عمرو لیثِ صفّارى بهجز خزانه سلاح، سه خزانه مالىِ مجزا داشت: خزانه خراج و زکات، که آن را در وجه بیستگانى* و مواجب لشکریان خرج مىکرد؛ خزانه خاصه، که از عواید خاص و ضیاع و املاک شخصى وى جمع مىشد و مخارج جارى دربار و مطبخ خاص از محل آن بود؛ خزانه مداخل، که از عواید اتفاقى و مصادرههاى مختلف بهدست مىآمد و صرف خلعتها و صلههاى اعطایى به رسولان و مُنهیان (خبررسانان) مىشد. ظاهرآ با نظر به مصارف این خزانه بوده که به آن نام «خزانه صِلات» هم داده بودند
در دوره عباسى اهمیت بىبدیل خزانه در اداره مملکت و پیشبرد نقشههاى جنگى و سایر برنامههاى حکومتى موجب گسترش و توسعه خزانه گردید. در منابع، علاوه بر رئیس خزانه که کاملا معتمد سلطان یا حاکم بوده، از کارکنان متعدد خزانه یاد شده است، مانند بیتکچیان و دبیران، حمالان، غلامان و نیز شحنه خزانه .بنابر یکى از گزارشهاى صابى رقم قابل توجهى از درآمدهاى خزانههاى جامه و فرش و سلاح به پرداخت حقوق کارکنان و صنعتگرانِ این ادارات اختصاص داشته است.
هنگامى که ایلخانان حکومت خود را در ایران بنیاد نهادند، نظام خزانه مانند سایر سازمانهاى ادارى کشور به هم ریخت. با نابودى ولایات و نظام کشاورزى و کاهش جمعیت، دستکم تا پیش از دوره غازان، اموال خزانه دیگر از طریق خراج و مالیاتهاى کشاورزى تأمین نمىشد. اما مغولان به زودى دریافتند که شرط لازم براى وصول منظم مالیاتها و رسیدن آن به خزانه مرکزى، احیاى نیروهاى تولیدى است .
به نوشته رشیدالدین فضلاللّه حکام مىبایست سه خزانه داشته باشند: خزانه مال، خزانه سلاح و خزانه خوراک و پوشاک. به این خزانههاى سه گانه خزاین خرج مىگفتند و رعیت، که در حکم خزانه دخل بود، این خزانهها را پر مىکرد. به روایت رشیدالدین فضلاللّه ؛ ثبت حساب خزانه در آغاز حکومت مغولان مرسوم نبود و فقط چند خزانهچى مأمور بودند هر چه را که از اطراف به درگاه مىرسید تحویل بگیرند و همه را در یک جا بنهند و مخارج لازم را بپردازند و آنگاه که چیزى در خزانه باقى نمىماند، خان را مطّلع سازند. این آشفتگى تا آنجا بود که محل خاصى براى اموال رسیده وجود نداشت و آنچه از اطراف مىرسید، در صحرا روى هم انباشته مىکردند و با نمدى مىپوشاندند. اتلاف اموال خزانه دیگر مشکل عمده این روزگار بود. بعدها نیز که خزانهاى براى زر و جواهرات معیّن شد، بعضى از خانها، مانند اوگتاىقاآن و گیوکخان؛ با بخششهاى بىحد و حصر خود خزانه را از مال تهى کردند ؛ افزون بر این، هنگامى که مال و زر از ولایات مىرسید، امرا و دوستان خزانهداران نزد آنان مىرفتند و «باریقو» (سهمى از خزانه سلطنتى که به هدیه گرفته مىشد) مىستاندند. بدین ترتیب، پیداست که هر سال چه اندازه از اموال خزانه تلف مىشد و درنتیجه، وقتى غازان بر تخت خانى نشست، خزانهها از مال تهى، ولایتها خراب، اموال دیوانى در معرض تلف شدن و استحصال مالیات ناممکن شده بود. زیرا خزانهاى را که هولاکو از بغداد و شام و دیگر ولایات به چنگ آورده بود، خزانه داران به تدریج دزدیده بودند و آنچه را باقى مانده بود احمد تگودار براى استقرار حکومت خود و جنگ با ارغون میان لشکریانش توزیع کرد و گیخاتو هم نه تنها چیزى به دست نیاورد، بلکه آنچه را هم ارغون جمع کرده بود، از دست داد. ازاینرو در دوره غازان، با تعیین خراج مقرر هر ولایت، خزانه را پر کردند .
در این دوره چند خزانه مستقل ایجاد شد؛ یکى نارین (خزانه خاص) که گرانبهاترین اموال، مانند زرسرخ، مرصّعات و جامههاى خاص، در آنجا نگهدارى مىشد. این خزانه در واقع صندوقى بود که پادشاه بر آن قفلى مىزد و با مُهر خویش آن را نشان مىکرد و یکى از خزانهداران همراه با خواجهسرایى مأمور محافظت از آن بود و بدون فرمان شاه و ثبتِ وزیر، چیزى از این خزانه خرج نمىشد. خزانه دیگر، بیدون (خزانه عام) بود و اموال کم ارزشتر، مانند زر سفید و جامههاى پرمصرفتر را در آن مىنهادند و خزانهدار و خواجهسرایى به نگاهبانى از آن گماشته مىشدند. وزیر که این خزانه زیر نظر وى بود، اموال رسیده را در دفترى ثبت مىکرد و پس از مُهر کردن فهرست مصارف، سند را به امضاىخان مىرساند. خزانهدار مىبایست بر هر جامهاى که به خزانه مىآوردند، مُهر مخصوصى بزند تا نتواند آن را با جامه دیگر تعویض کند. به هر یک از چهار تن متولى خزانههاى خاص و عام، از هر صد دینارِ رسیده به خزانه دو دینار به عنوان رسمالخزانه تعلق مىیافت. همچنین، خزانه سومى نیز ایجاد شد که یک دهم اموال خزانههاى پیش گفته را به این خزانه انتقال مىدادند تا سلطان براى صدقه به مستحقان از آن هزینه کند . بر پایه سندى که در دستورالکاتب شمس منشى آمده، به تدبیر رشیدالدین فضلاللّه خزانه مستقل دیگرى نیز براى پرداخت مستمرى و صدقات به زهاد، سادات، مشایخ، علما و فقرا ایجاد شد. این صدقات هر سه ماه یکبار و نقد پرداخت مىشد. بعدها به تأسى از این تدبیر رشیدالدین فضلاللّه، جلایریان نیز چنین خزانهاى ایجاد کردند.
در دوره تیمور به سبب توجه ویژه شخص تیمور به امور مالى، خزانه اهمیت فزایندهاى یافت، چنانکه به تعبیر تیمور گورکان در تزوکات تیمورى* ؛ پنج وزیر از هفت وزیرى که در دستگاه او خدمت مىکردند، در شمار «وزراى مالى که خزانهدار مملکتاند» بودهاند. ظاهرآ در میان این وزیران، «وزیر کارخانههاى سلطنت که از مداخل و مخارج و جمیع خزانه و دواب آگاه» بود، مسئولیت مستقیم اداره خزانه را داشته است.
در میان آققوینلوها، خزانهدارى منصبى پراهمیت بود و خزانهدار از اعضاى شوراى عالى آنان به شمار مىآمد.(آققوینلوها و قراقوینلوها بخش مهمى از مصارف خزانه را به پرداخت حقوق ایناقان (نوکران خاصه) که از صاحبان مشاغل مهم و حساس حکومتى به شمار مىآمدند، اختصاص مىدادند
انباشت نقدینگى در خزانههاى دوره صفوى نشانه ثبات و رفاه نسبى اقتصادى در این دوره است. اگرچه، برخى سلاطین این سلسله به هنگام جلوس، با پرداختهاى بىرویه خزانه را خالى مىکردند .اما همواره راههایى براى پرکردن خزانه وجود داشت. به نوشته سیورى شاه عباس اول براى جبران کسرى نقدینگى خزانه سلطنتى، ممالک (ولایاتى که به شکل تیول به سران قزلباش اختصاص یافته بود) را به املاک خالصه (املاک شاه) تبدیل کرد تا عواید این املاک مستقیمآ به خزانه شاه سرازیر شود. شاه صفى نیز این رویه را ادامه و توسعه داد .فهرستى که شاردن از درآمدهاى شاه داده است، حکایت از ثروت سرشار او دارد. کار نظارت بر اموال خزانه را ناظر که از مهمترین وزیران و عالىترین مقام مالى دستگاه صفوى به شمار مىآمد و تعیین و پرداخت حقوق و مستمرى همه کارکنان ادارات سلطنتى و مقامات عالىرتبه جزو وظایف اصلىاش بود، برعهده داشت .با این همه او اجازه نداشت بىاذن شاه به مخازن انباشته از جواهرات و نفایس که خواجهاى آن را اداره مىکرد، وارد شود. در واقع گرچه ناظر و صدراعظم از عایدات خزانه به طور کلى آگاهى داشتند، از مقدار و نوع آنها اطلاع دقیقى نداشتند
میرزا سمیعا از دو خزانه اندرون و بیرون سخن گفته که اطلاعات روشنى از آنها در دست نیست، اما مىتوان حدسزد که خزانه اندرون شامل اموال خاصه شاه بوده، و خزانه بیرون به اموال و مصارف عمومى کشور اختصاص داشته است. به نوشته میرزا سمیعا؛«صاحبْ جمع خزانه عامره» یا خزانهدار، خواجهسرایى معتبر بود که کلیه اموال نقدى و جنسى خزانه سپرده او بود و کلیددار و سایر کارکنان خزانه تابع او بودند. صرافباشى خزانه عامره نیز مسئول تشخیص مسکوکات سره از ناسرهاى بود که به خزانه آورده مىشد. میرزا سمیعا از مشرفِ خزانه عامره نیز یاد کرده است که ظاهرآ در دوران شاه طهماسب دوم و غلبه افغانها، این منصب به نوعى جایگزین صاحب جمع خزانه عامره شده است ؛ چرا که همان وظایفى را که زمانى بر عهده صاحب جمع خزانه عامره بود، براى او نیز برشمردهاند.
در دوره افشاریه اموال خزانه عمدتآ از مالیات ولایات، غنایم جنگى و پیشکشها به دست مىآمد .خزانه نادرى در قلعهاى واقع در کلات نادرى نگهدارى مىشد که از آن به خزانه عامره کلات* تعبیر شده است .ظاهرآ پرداخت از خزانه عامره را تحویلداران برعهده داشتند.پارهاى شواهد حاکى از تقلب خزانهداران است در پى قتل نادر خزانه و جواهرخانه او اولین جایى بود که غارت شد و جانشینان براى تثبیت پایههاى اقتدار خود دست به بذل و بخشش زدند .
گاه که وجوه نقدینه در خزانه نبود و پرداخت مواجب لشکریان ضرورت مىیافت، حکومت ناگزیر مىشد طلاهاى موجود در خزانه را به مسکوک تبدیل کند و مصارف لازم را بپردازد. در دوره کریمخان در ۱۱۷۲، چنین حادثهاى روى داد.در این دوره نیز عمده اموال خزانه از محل مالیات ولایات حاصل مىشد و در خزانه، انواع خلعتها، جواهرات و مسکوکات انباشته بود .
اداره امور خزانه در دوره قاجار که از بزرگترین بیوتات سلطنتى بود، همراه با اداره ضرابخانه در اختیار خانواده معیّرالممالک قرار داشت .از دوره فتحعلىشاه به بعد، خزانه دو قسمت شده بود: یکى خزانه اندرون یا خزانه طلا و جواهر که کلید آن در دست شاه بود و کسى از اندوخته آن اطلاعى نداشت، و دیگرى خزانه مالیات که خزانه بقایاى مالیاتهاى کشور و سایر عایدات مملکتى بود و زیر فرمان معیرالممالکها و امینالسلطانها اداره مىشد. حکام ولایات و ایالات موظف بودند باقى مالیاتِ حاصله محل حکومت خود را، پس از کسر مصارف محلى، حقوق سربازان و مواجب کارمندان ادارى و دولتمردان، به خزانه ارسال کنند. درآمد حاصل از گمرکات و اجاره برخى معادن، همچنین پیشکشهاى وزرا، رجال، حکام و اعیان نیز ابواب جمع خزانهدار مىگردید. شاه صندوق کوچکى داشت که انواع خلعتها در آنجا نگهدارى مىشد و پیشخدمتى صندوقدار آن بود. براى انعامهاى خاصِ شاه نیز ادارهاى به نام «اداره صرف جیب مبارک» معیّن شده بود. حساب خزانه را، هر سال مستوفى رسیدگى مىکرد و به تأیید شاه مىرساند .بنابر گزارش اعتمادالسلطنه؛ «اداره خزانه مبارکه مالیه» که زیر مجموعه «وزارت مالیه و دربار اعظم» به شمار مىآمد، در دوره ریاست اسماعیلخان امینالملک، برادرِ امینالسلطان، تشکیلات گستردهاى داشت و کارکنانى چون مستوفى، ناظم، تحصیلدار، تحویلدار و چند منشى و صرّاف و سررشتهدار در آن خدمت مىکردند. به نوشته اعتمادالسلطنه در این دوره هرگاه خزانه نظام که تابع وزارت جنگ بود به اداره خزانه مالیه ملحق مىشد، خزانه مالیه رونق و اعتبار چشمگیرى مىیافت. در یک رساله ادارى ـ مالى دوره قاجار، مکتوب در ۱۳۱۵، از وزارت خزانه عامره یاد شده است که مسئولیت دریافت مالیات و کلیه حقوق دیوانى از اداره استیفا ــکه تحت وزارت داخله بودــ و ادارات دیگر و پرداخت وجه مخارج دولتى را مطابق کتابچه دخل و خرج* بودجه (که وزیر مالیه آن را تهیه مىکرد) برعهده داشت. این وزارت در پایان سال، صورت محاسبات خود را به دولت تسلیم مىکرد و وزیر مالیه و اداره استیفا مىبایست آن را تأیید و امضا مىکردند .
در پى جنگهاى اول و دوم ایران و روسیه، جنگهاى ایران و عثمانى و دادن امتیازات و امضاى عهدنامهها و درنتیجه، از دست دادن ولایات حاصلخیز و مهم و نیز مسائل پیش آمده در دوران مشروطه، در مدت کوتاهى خزانه قاجارى تهى شد. به این ترتیب، آشفتگى سیاسى و اقتصادى، کسرى بودجه و بدهى سنگین ایران به انگلیس و روسیه سبب شد تا مجلس تدابیرى در این باره بیندیشد و در ۱۳۲۹/ ۱۹۱۱، مورگان شوستر* امریکایى را به عنوان خزانهدار کل استخدام کند. در همین سال در پاسخ به درخواست شوستر مبنى بر اعطاى اختیارات بیشتر ؛ مجلس قانونى تصویب کرد که براساس آن خزانهدارِ کل، مسئولیت ادارات دیگرى چون اداره کل مالیاتها و عوارض و عایدات دولتى، اداره کل تفتیش و نظارت و محاسبات کلیه عایدات و مخارج مصوبه و نگاهدارى دفترهاى مربوط به آنها، اداره کل معاملات نقدى دولت یا بانک را برعهده گرفت و در خصوص تهیه بودجه مملکتى، صرفهجویى در مصارف و معاملات دولتى و اصلاحات مالیاتى اختیارات وسیعى به دست آورد.شوستر براى وصول مالیاتها، سازمانِ ژاندارمرىِ خزانه یا قراسوران مالیه را بنیاد نهاد تا قدرت اجرایى داشته باشد
در آن زمان، تشکیلات مالى کشور را سه وزیر اداره مىکردند: وزیر مالیه، وزیر خزانه و وزیر مالیاتهاى معوقه ؛ اما در ۱۳۳۳، طبق قانون تشکیلاتِ وزارت مالیه، خزانه به عنوان یکى از ادارات این وزارتخانه، به صورت اداره خزانهدارى کل درآمد.
منابع :فریدون آدمیت و هما ناطق، افکار اجتماعى و سیاسى و اقتصادى در آثار منشتر نشده دوران قاجار، تهران ۱۳۵۶ش؛ محمودبن محمد آقسرایى، تاریخ سلاجقه، یا، مسامرهالاخبار و مسایرهالاخیار، چاپ عثمان توران، آنکارا ۱۹۴۴، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ش؛ ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبال آشتیانى، تهران ?]۱۳۲۰ش[؛ ابنبلخى؛ ابنبىبى، اخبار سلاجقه روم، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۵۰ش؛ ابنزبیر، کتاب الذخائر والتحف، چاپ محمد حمیداللّه، کویت ۱۹۵۹؛ ابنطُوَیر، نزههالمُقْلَتین فى اخبار الدولتین، چاپ ایمن فؤاد سید، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲؛ ابنفضلاللّه عمرى، مسالکالابصار فى ممالکالامصار، سفر۳، چاپ احمد عبدالقادر شاذلى، ابوظبى ۱۴۲۴/۲۰۰۳؛ ابوشجاع روذراورى، ذیل کتاب تجارب الامم، چاپ آمدروز، مصر ۱۳۳۴/۱۹۱۶، چاپ افست بغداد ]بىتا.[؛ محمدحسنبن على اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۵۰ش؛ همو، المآثر والآثار، در چهل سال تاریخ ایران، چاپ ایرج افشار، ج ۱، تهران: اساطیر، ۱۳۶۳ش؛ عبدالقادربن ملوکشاه بداؤنى، منتخبالتواریخ، تصحیح احمدعلى صاحب، چاپ توفیق ه . سبحانى، تهران ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ش؛ روبر برونشویگ، تاریخ افریقیه فىالعهد الحفصى، نقله الىالعربیه حمادى ساحلى، بیروت ۱۹۸۸؛ پىیر بریان، تاریخ امپراتورى هخامنشیان: از کوروش تا اسکندر، ترجمه مهدى سمسار، تهران ۱۳۷۷ش؛ فتحبن على بندارى، تاریخ سلسله سلجوقى = زبدهالنُصره و نخبهالعُصره، ترجمه محمدحسین جلیلى، تهران ۱۳۵۶ش؛ بایزیدبیات، تذکره همایون و اکبر، چاپ محمد هدایت حسین، کلکته ۱۳۶۰/۱۹۴۱؛ بیومى اسماعیل، النظم المالیه فى مصر و الشام: زمن سلاطین الممالیک، ]قاهره [۱۹۹۸؛ بیهقى؛ ایلیا پاولوویچ پطروشفسکى، کشاورزى و مناسبات ارضى در ایران عهد مغول، ترجمه کریم کشاورز، تهران ۱۳۵۷ش؛ تیمور گورکان، تزوکات تیمورى، تحریر ابوطالب حسینى تربتى به فارسى، آکسفورد ۱۷۷۳، چاپ افست تهران ۱۳۴۲ش؛ جوینى؛ عبدالحى حسنى لکهنوى، الهند فىالعهد الاسلامى، چاپ عبدالعلى حسنى و ابوالحسن على حسنى ندوى، حیدرآباد، دکن ۱۳۹۲/۱۹۷۲؛ حسنبن مرتضى حسینى استرآبادى، تاریخ سلطانى: از شیخ صفى تا شاه صفى، چاپ احسان اشراقى، تهران ۱۳۶۶ش؛ آنت دستره، مستخدمین بلژیکى در خدمت دولت ایران، ترجمه منصوره اتحادیه (نظام مافى)، تهران ۱۳۶۳ش؛ دهخدا؛ محمدبن على راوندى، راحهالصدور و آیهالسرور در تاریخ آلسلجوق، به سعى و تصحیح محمد اقبال، بانضمام حواشى و فهارس با تصحیحات لازم مجتبى مینوى، تهران ۱۳۶۴ش؛ رشیدالدین فضلاللّه، جامعالتواریخ، چاپ محمد روشن و مصطفى موسوى، تهران ۱۳۷۳ش؛ همو، کتاب تاریخ مبارک غازانى: داستان غازانخان، چاپ کارلیان، لندن ۱۳۵۸/۱۹۴۰؛ همو، کتاب مکاتبات رشیدى، چاپ محمدشفیع، لاهور ۱۳۶۴/۱۹۴۵؛ على سامى، «خزانههاى شاهنشاهى هخامنشى»، هنر و مردم، ش ۱۴۰ـ۱۴۱ (اردیبهشت و خرداد ۱۳۵۳)؛ محمدبن هندوشاه شمس منشى، دستورالکاتب فى تعیینالمراتب، چاپ عبدالکریم علیزاده، مسکو ۱۹۶۴ـ۱۹۷۶؛ ویلیام مورگان شوستر، اختناق ایران، ترجمه ابوالحسن موسوى شوشترى، تهران ۱۳۵۱ش؛ هلالبن مُحَسِّن صابى، رسوم دارالخلافه، چاپ میخائیل عوّاد، بغداد ۱۳۸۳/۱۹۶۴؛ همو، الوزراء، او، تحفهالامراء فى تاریخ الوزراء، چاپ عبدالستار احمد فراج، ]قاهره [۱۹۵۸؛ احمدبن عبداللّه صاعدى شیرازى، حدیقهالسلاطین قطبشاهى، چاپ علىاصغر بلگرامى، حیدرآباد، دکن ۱۹۶۱؛ صلاح خالص، اشبیلیه فى القرنالخامس الهجرى، بیروت ۱۹۶۵؛ ظهیرالدین ظهیرى نیشابورى، سلجوقنامه، تهران ۱۳۳۲ش؛ محمدبن عبدالجبار عتبى، ترجمه تاریخ یمینى، از ناصحبن ظفر جرفادقانى، چاپ جعفر شعار، تهران ۱۳۵۷ش؛ عزالدین عمرموسى، الموحدون فىالغرب الاسلامى: تنظیماتهم و نظمهم، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛ علیمحمدخان بهادر دیوان گجرات، مرآت احمدى، چاپ عبدالکریمبن نورمحمد و رحمهاللّهبن فتح محمد، چاپ سنگى بمبئى ۱۳۰۶ـ۱۳۰۷؛ ابوالحسن غفارى کاشانى، گلشن مراد، چاپ غلامرضا طباطبائى مجد، تهران ۱۳۶۹ش؛ فرزاد فخیمى، تحولات سازمانهاى دولتى ایران از مشروطیت تا امروز، تهران ۱۳۷۳ش؛ ابوالقاسم فردوسى، شاهنامه فردوسى، ج ۹، چاپ برتلس، مسکو ۱۹۷۱؛ محمدقاسمبن غلامعلى فرشته، تاریخ فرشته (گلشن ابراهیمى)، چاپ سنگى ]لکهنو[: مطبع منشى نولکشور، ]بىتا.[؛ قلقشندى؛ آرتور امانوئل کریستنسن، وضع ملت و دولت و دربار در دوره شاهنشاهى ساسانیان، ترجمه و تحریر مجتبى مینوى، تهران ۱۳۷۴ش؛ کشف تلبیس، یا، دو روئى و نیرنگ انگلیس، از روى اسناد محرمانه انگلیس در باب ایران، چاپ عیناللّه کیانفر و پروین استخرى، تهران: زرین، ۱۳۶۳ش؛ عبدالحىبن ضحاک گردیزى، تاریخ گردیزى، چاپ عبدالحى حبیبى، تهران ۱۳۶۳ش؛ ابوالحسنبن محمدامین گلستانه، مجملالتواریخ، چاپ مدرس رضوى، تهران ۱۳۵۶ش؛ عبدالحمید لاهورى، بادشاهنامه، چاپ کبیرالدین احمد و عبدالرحیم، کلکته ۱۸۶۷ـ۱۸۶۸؛ ولادیمیر گریگوریویچ لوکونین، تمدن ایران ساسانى: ایران در سدههاى سوم تا پنجم میلادى، ترجمه عنایتاللّه رضا، تهران ۱۳۶۵ش؛ لئوى آفریقایى، وصف افریقیا، ترجمه عنالفرنسیه محمدحجى و محمداخضر، بیروت ۱۹۸۳؛ آدام متز، تمدن اسلامى در قرن چهارم هجرى، یا، رنسانس اسلامى، ترجمه علیرضا ذکاوتى قراگزلو، تهران ۱۳۶۴ش؛ محمدکاظم مروى، عالم آراى نادرى، چاپ محمدامین ریاحى، تهران ۱۳۶۴ش؛ عبداللّه مستوفى، شرح زندگانى من، یا، تاریخ اجتماعى و ادارى دوره قاجاریه، تهران ۱۳۷۷ش؛ مسکویه؛ بئاتریس فوربس منز، برآمدن و فرمانروایى تیمور: تاریخ ایران و آسیاى مرکزى در سدههاى هشتم و نهم هجرى، ترجمه منصور صفت گل، تهران ۱۳۷۷ش؛ میرزا سمیعا، تذکرهالملوک، چاپ محمد دبیرسیاقى، تهران ۱۳۷۸ش؛ ولادیمیر فئودوروویچ مینورسکى، سازمان ادارى حکومت صفوى، یا، تحقیقات و حواشى و تعلیقات استاد مینورسکى بر تذکره الملوک، ترجمه مسعود رجبنیا، چاپ محمد دبیرسیاقى، تهران ۱۳۳۴ش؛ ناصرالدین منشى کرمانى، نسائمالاسحار من لطائم الاخبار در تاریخ وزراء، چاپ جلالالدین محدث ارموى، تهران ۱۳۳۸ش؛ محمدبن احمد نسوى، سیرت جلالالدین مینکبرنى، چاپ مجتبى مینوى، تهران ۱۳۶۵ش؛ علىنقى نصیرى، القاب و مواجب دوره سلاطین صفویه، چاپ یوسف رحیملو، مشهد ۱۳۷۲ش؛ حسنبن على نظامالملک، سیرالملوک (سیاستنامه)، چاپ هیوبرت دارک، تهران ۱۳۷۲ش؛ عبدالمجید نعنعى، الاسلام فى طلیطله، بیروت: دارالنهضهالعربیه، ]بىتا.[؛ همو، تاریخالدوله الامویه فىالاندلس، بیروت ?] ۱۹۸۶[؛ احمدبن عبدالوهاب نویرى، نهایه الارب فى فنونالادب، قاهره ] ۱۹۲۳[ـ۱۹۹۰؛ غلامرضا ورهرام، نظام حکومت ایران در دوران اسلامى: پژوهشى در تشکیلات ادارى، کشورى و لشکرى ایران از عصر مغول تا پایان قاجار، تهران ۱۳۶۸ش؛سفید خانه.خزانه.مخزن گنج.خزاین.دفینه.گنج خانه.
Jean Chardin, Voyages du Chevalier Chardin en Perse et autres lieux de l’Orient, ed. L. Langles, Paris 1811; Arthur Emanuel Christensen, L’Iran sous les Sassanides, Osnabruck 1971; K. A. Sajun Lal, “The Mughals in the Deccan: 1687-1724”, in History of medieval Deccan: 1295-1724, vol.1, ed. H. K. Sherwani, Hyderabad, Deccan: The Government Andhra Pradesh, 1974; Roger Mervyn Savory, Iran under the Safavids, Cambridge1980.
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: سفید خانهخزانهمخزن گنجخزایندفینهگنج خانه
یکی از محلهای دیگر مورد علاقه ی جنها جشنها و مخصوصا عروسی هاست . چون جنها به طور ذاتی عاشق رقص و آواز هستند در این محل ها زیاد حضور دارند .علاوه بر مکانها و شهر و روستاهای ساخت انسان گروهی از جنها در دشت و جنگل و کوهه و غارها زندگی می کنند اما آنها هیچ ساختمان سازی یا ساخت و ساز ی مثل آنچه انسان می سازد ندارند
۲)صدا و زبان جن: طول موج صدای جن با صدای انسان فرق داره به همین دلیل انسان قادر به شنیدن صدای جن نیست به استثنای افرادی خاص که این توانایی رو دارند
البته نحوه ی دریافت صدای جن از طرف این افراد هم یکسان نیست مثلا بعضی به صورت صدای نواری که داره جمع میشه این صدا رو تشخیص میدن و بعضی دیگر به صورت زمزمه و …. نکته ی جالب اینکه جنها قادرند صداشون رو طوری تغییر بدن که فردی که قادر به شنیدن صداشونه نتونه بشنوه اما نمی تونن کاری کنن که کسی که قادر به دریافت صوتشون نیست بتونه صداشون رو بشنوه . نکته ی جالبتر اینکه زبان خود جن ها هم با هم فرق می کنه ا
۳ ) عمر جن : متوسط عمر جن گفته میشه که هزار سال است البته ممکن است طول عمرهایی بیشتر یا کمتر از این متوسط وجود داشته باشه .اما چیز جالبی که در مورد عمر جن باید بگم اینه که جنها رشد بدنیشون یه بهتر بگم رشد جسمیشون بسیار کند است به گونه ای که اصلا با تصورات ما مثلا از یک انسان ۴۰۰ ساله قابل مقایسه نیست در عوض جنها رشد ذهنی و عقلیشون چندین برابر انسان است و ممکن است یک جن در عرض چهار هفته بعد از تولد کلیه ی توانایی یک انسان بالغ را کسب کند
۴) دوستی با جن :دوست شدن با جنها کار بی دردسری نیست که برای تجربه یا تفریح بشه سراغش رفت. اگر با خواست خودتون وارد دنیای جنها بشید، اونها هم بیشتر در زندگی شما دخالت می کنند. معمولا جنها حریم
اونها مجبورتون کنند. جنها قدرت کنترل و نفوذ محدودی بروی مخلوقات دیگه دارند که هرچقدر قدرت روحی مخلوقی بیشتر باشه، نفوذ و تسلط جنها روی اون کمتر میشه. بنابراین کسانی که مراقبه نمی کنند – عبادتهای اکثر دینها نوعی مراقبه ست- آسیب پذیرتر از دیگرانند و بهتره از دوست شدن با جنها صرفنظر کنند. تمسخر و به بازی گرفتن از مواردی ست که جنها رو تحریک و خشمگین می کنه.
توصیه : هیچوقت برای تفریح و خوشگذرونی سراغ جنها نرید
خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415
برچسبها: ويژگيهاي مهم جنقرآن كريمگنجدفینهآثار باستانیترس از جننحوه زندگی جن ها